نویسه جدید وبلاگ

در چشم باد, لاله گل  پرپرش خوش است

خورشید  روز واقعه خاکسترش خوش است

از باغ‌ها شنیده‌ ام این را که عطر یاس
گاهی نه پشت پنجره, لای درش خوش است

دریا همیشه حاصل امواج کوچک است
یعنی علی به بودن با اصغرش خوش است

در راه عشق دل نه فقط سر سپرده‌ باش
حتی حسین پیش خدا بی‌سرش خوش است

جایی که ماه همسفر آب می‌شود
دل‌ها به آب نه، که به آب‌ آورش خوش است

جایی که پیش مرگ پدر می‌شود پسر
اولاد هم نبیره‌ی پیغمبرش خوش است

عالم شبیه آن لب و دندان ندیده ‌است
لبخند هم میانه‌ی تشت زرش خوش است

این خون سرخ اوست که تاریخ زنده‌ است
این شاهنامه نیست ولی آخرش خوش است

اندوه سال‌های پسر را گریستن
سر بر سپید پیرهن مادرش خوش است

از ماه‌های سال, محرّم که محشر است
از «روز»های سال ولی «محشر»ش خوش است






نویسه جدید وبلاگ






نویسه جدید وبلاگ

متن نویسه...




نویسه جدید وبلاگ

هیچ وقت عشق را گدایی نمیکنم

چون هیچ وقت چیز با ارزشی به گدا داده نمیشه






گزارش تخلف
بعدی